در سال ۴۹۲ق. درگيريهاي حاكمان مصر و فقدان امنيت، موجب تعطيل حج گشت. در سال ۵۶۳ق. به سبب درگيري داخلي در مصر حج برگزار نشد. در سال ۶۴۸ق. به جهت درگيري و آشفتگي امور، حاجيان مصر و شام نتوانستند حج بگزارند. نيز در سالهاي ۶۵۴-۶۵۸ق. تنها بخشهايي از حجازيان توفيق حجگزاري يافتند.
به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج، مهمترين سببهاي تعطيل حج در تاريخ اسلام، ناامني راه حج، باجخواهي قبايل در مسير، ناامني حرم، اختلافهاي حاكمان در مناطق گوناگون، اختلافهاي مذهبي، قحطي، و رواج بيماري بوده است.
1. ناامني راه حج و باجگيري:وجود غارتگران و حمله قبايل به كاروانهاي راه حج، از عوامل تعطيل حج است. ناامني راه حج، برآمده از ضعف حكومتها بوده است. در سالهاي پاياني سده چهارم ق. با ضعف آل بويه، كوشش قبايل راهزن عرب در راه حج بالا گرفت و سبب شد كه در برخي سالها حج كاروان عراق تعطيل گردد. از جمله، به سال 393ق. به جهت نگراني از شخصي به نام اصيفر اعرابي، حج عراق تعطيل گشت و در 397ق. به سبب تعرض ابن جَراح طائي به كاروان عراق، كسي نتوانست به حج برود. به سال 409ق. نيز حاجيان از بغداد بيرون شدند؛ ولي با هجوم بعضي قبايل عرب ناچار به بازگشت شدند. نا امني راه حج تا اندازهاي فراگير بود كه طغرل سلجوقي به سال 447ق. وارد بغداد شد و در توجيه كار خود، خطاب به خليفه عباسي، يكي از اهداف اين كار را تأمين امنيت راه حج عراق دانست كه30 سال تعطيل شده بود. البته وي توفيق چنداني در اين امر نيافت.
در دوران حكومت ابوالفتوح (حك: 403-430ق.) بر مكه، به دليل درگيريها و شورش و راهزني برخي از قبايل باديهنشين، در بسياري از سالها خواستاران حج از اين توفيق محروم شدند. در حكومت فرزندش محمد شكر (حك: 430-453ق.) نيز به سبب شورش باديهنشينها، شمار حجگزاران كاهش يافت.
حاكمان حرم از حاجيان وجوهي دريافت ميكردند كه گاه به جهت عدم پرداخت اين وجوه، از ورود كاروان به حرم پيشگيري ميشد. از جمله، به سال 914ق. شريف بركات حاجيان يمن را كه از راه خشكي رهسپار مكه بودند، به نزديكي مكه بازگرداند، بدين دليل كه در سال پيش بسياري از ايشان بدون آگاهي عاملان شريف بيآنكه وجهي پرداخت كنند، وارد مكه شده بودند.
در سدههاي پسين نيز فقدان امنيت جاني و مالي در راه حج كه با دريافت اخوه و باجخواهي فزاينده باديه نشينان و شيوخ محلي كه معروفترين ايشان امير جبل بود، باعث تعطيل حج ميگشت و از همين رو، فقيهان برخي از اين راهها را تحريم كردند. ميرزاي قمي (1151-1231ق.) كه به سال 1212ق. به حج رفته بود، سالها بعد با دريافت گزارش رفتار وهابيان در مسير حج با شيعيان، در پاسخ به استفتاء يكي از دانشوران معاصر خود، امنيت را از شروط حج دانست و هر چند وجود امنيت را از موضوعات وابسته به تشخيص مكلف دانست، تصريح كرد كه در آن وضعيت، نه خود به حج ميرود و نه به ديگري اجازه سفر ميدهد.
همچنين شيخ فضلالله نوري به سال 1319ق. سفر از راه جبل را تحريم كرد. وي كه خود از اين مسير به حج رفته بود، در پي بازگشت، نه تنها سفر حج از اين راه را حرام دانست؛ بلكه مراجع تقليد شيعه را نيز قانع كرد كه سفر از اين راه را تحريم كنند. اين فتاوا در كتاب فتاوي العلماء في حرمة السفر الي الحج من طريق الجبل گرد آمده است.
ناامني راه، منحصر به حج عراق نبود و حج مصر نيز به همين سبب تعطيل ميگرديد. از جمله، در سال 478ق. به سبب حمله شماري از باديهنشينان به كاروان مصري، شماري فراوان كشته شدند و باقيمانده افراد به مصر بازگشتند. نيز در سالهاي 643-650ق. به دليل ضعف خلفاي عباسي و ناامني راهها، از مناطق اسلامي عراق تا مصر حج رسمي انجام نگرفت. حجگزاري از راه دريا نيز به علت ازدحام و مشكلات سفر كه كشتيبانان پديد ميآوردند، تحريم ميشد. به گزارش فيفائي، پس از شرح مشكلات سفر با كشتي نزد يكي از اقطاب مالكي مصر با نام ابوعبدالله عايش، وي سفر دريايي به حج را تحريم كرد.
2. درگيري نظامي و سياسي در حرم:درگيري حاكمان يا مدعيان حكومت در مكه نيز از ديگر سببهاي تعطيل حج، خوانده شده است. شايد كهنترين گزارش تعطيل گسترده حج به همين سبب باشد كه به تسلط عبدالله بن زبير بر مكه (64-73ق.) و خواندن خطبه به نام خود بازميگردد. سپس عبدالملك مروان كه خود را خليفه ميدانست، مردم را از رفتن به حج بازداشت و در برابر، به سالهاي 66-72ق. مسجد قبة الصخره در قدس را بنا كرد و آن را به جاي كعبه، محل حج مردم ساخت. نيز شورش اسماعيل بن يوسف علوي به سال 251ق. در مكه باعث تعطيل حج گشت.
حمله قرامطه به مكه نيز از علل تعطيل حج بود كه در منابع تاريخي بازتاب فراوان يافته است. منابع از برگزار نشدن حج در سال 317ق. به سبب حمله و كشتار ابو طاهر قرمطي* در مكه ياد كردهاند. در حمله قرمطيان به مكه در سال 317ق. تا سال 327ق. حج تعطيل بود و كسي نتوانست به حج برود. البته يورشهاي گوناگون ايشان به كاروان حاجيان پيش از تصرف مكه به سال 313ق. و پس از آن نيز حركت چند حج عراقي را با مشكل روبهرو كرد و بسياري از سالها حج ايشان تعطيل شد. به سال 403ق. نيز به سبب حمله يكي از قرمطيان به نام ابوعيسي به كوفه و محاصره اين شهر، مردم عراق و خراسان ايام حج را از دست دادند و نتوانستند حج را به جا آورند.
ستيز ميان اخشيديان مصر و ابن رائق، از اميران عباسي، بر سر حكومت حرمين، موجب تعطيل حج در سالهاي 332 تا 338ق. شد. درگيري هَزّاع و بركات، فرزندان محمد بن بركات، بر سر حكمراني مكه در وادي مُرّ به سال 906ق. افزون بر مضطرب كردن حاجيان در مكه، باعث شد حجگزاراني كه از مسير دريايي قصد حج داشتند، با شنيدن اين گزارش بازگردند و حج آن سال با جمعيتي اندك برگزار شود.
درگيري سياسي در حرمين و اختلاف به جهت وابستگي به دستگاههاي خلافت، از ديگر سببهاي تعطيل حج بود. از جمله اين درگيريها، ستيز بر سر خواندن خطبه در منا به نام افراد ويژه بود كه جايگاه آن شخص در دستگاه خلافت را نشان ميداد. براي نمونه، در روزگار نفوذ آل بويه بر دستگاه خلافت، اصحاب معزالدوله بويهي مانع نمازگزاري و خطبهخواني اخشيديان در منا شدند. آنها نيز در سالهاي 341-343ق. از ورود كاروان عراق به مكه و انجام مناسك پيشگيري كردند.
محمد شَكر، حاكم مكه در سالهاي430-453ق. سالها حاجيان عراقي را از آمدن به حج بازداشت؛ زيرا وي مردم را به فاطميان دعوت ميكرد و با عباسيان ميانهاي نداشت. نيز به سال 514ق. افضل بن امير جُيوش (515ق.) وزير فاطميان مانع حجگزاري عراقيان به سبب گرايش به عباسيان گشت.
ستيز بر سر محمل* كه نشاندهنده جايگاه فرستنده آن بود، نيز از سببهاي تعطيل حج به شمار ميرفت. از جمله، به سال 877ق. امير الحاج مصري مانع ورود محمل عراقي و حاجيان عراق به مكه شد و سرانجام تنها به حاجيان اجازه حجگزاري داد و از آن سال، ورود محمل عراقي ممنوع شد. نيز به سال 1346ق./ 1928م. پيشگيري از ورود محمل مصر، باعث تعطيل حج مصري گشت.
3. جنگهاي داخلي ممالك اسلامي:نبرد و آشفتگي اوضاع داخلي ممالك اسلامي نيز سببي ديگر براي تعطيل حج در برخي مناطق بود. درگيري و اختلافهاي مصر و عراق، به سال 372ق. و به نقلي تا 380ق. حج عراق را به تعطيل كشاند. به سال 492ق. درگيريهاي حاكمان مصر و فقدان امنيت، موجب تعطيل حج گشت. در سال 563ق. به سبب درگيري داخلي در مصر حج برگزار نشد. در سال 648ق. به جهت درگيري و آشفتگي امور، حاجيان مصر و شام نتوانستند حج بگزارند. نيز در سالهاي 654-658ق. تنها بخشهايي از حجازيان توفيق حجگزاري يافتند.
تعطيلي حج ايرانيان نيز بيشتر برخاسته از درگيري پادشاهان محلي با يكديگر بوده است. اختلافهاي خاندان آل بويه در شهرهاي مركزي و شرقي ايران، كشورگشايي محمود غزنوي در هند، و دستاندازي به سرزمينهاي زير سلطه آل بويه در شرق از اين موارد است. همچنين درگيريهاي فرزندان ملكشاه سلجوقي پس از وفاتش (485ق.) و اختلافات حاكمان ديگر مناطق، موجب تعطيل حج خراسان و عراق ميشد.
حمله مغول به ايران نه تنها حج ايران را به سال 633ق. تعطيل كرد؛ بلكه تا سال 639ق. حج عراق را نيز متوقف ساخت. به سال 656ق. بغداد به دست هلاكو خان مغول سقوط كرد و با فروپاشي خلافت عباسي، حجگزاري عراقي در پرتو اين رويداد بود. با مرگ ابوسعيد ايلخان (736ق.) حركت كاروان حج عراق قطع شد و يازده سال بعد به سال 748ق. محمل عراق ديگر بار به حج رفت. پس از آن حج ايرانيان به طور متناوب به سببهاي متفاوت تعطيل ميشد. اين وضع بيش از هر چيز برآمده از درگيريهاي داخلي و ناپايداري سياسي در ايران بود. كشورگشايي برخي از حاكمان اين دوره همانند تيمور نيز در تعطيل حج مؤثر بود. در سالهاي 803 ـ 806ق. به سبب حمله تيمور به شام، حج عادي كاروان شام تعطيل گشت.
4. اختلافهاي سياسي و مذهبي:اختلافهاي سياسي و مذهبي ميان ايران و عثماني از دوره صفويه، در تعطيل حج اثرگذار بوده است. در دوران صفويه، مسير حج ايرانيان از كشور عثماني ميگذشت و سفر ايرانيان به كشور متخاصم به ويژه هنگام نبرد ميان دو دولت، با موانع و مشكلاتي روبهرو بود. به سال 1042ق. به دليل تصرف بغداد به دست ايرانيان، دولت عثماني ايشان را از سفر حج بازداشت و در سال 1047ق. به فرمان سلطان سليم عثماني، ايرانيان از مكه اخراج شدند.
شاه عباس صفوي حجگزاري ايرانيان را مايه سرازير شدن اموال فراوان به كشور دشمن مي¬ديد و با اين توجيه كه اهمال مباشرانِ راه در ورود و خروج، ايجاد تأخير در حركت كاروانها، و ايجاد وقفه در سفر حاجيان از سوي اعراب ميان راه، موجب از دست رفتن فرصت حج و درك وقوف عرفه و مشعر ميشود، سفر حج را براي چند سال ممنوع كرد. مشكلات حج ايرانيان در اين دوره و موانع راه حج، در نامهنگاريهاي دولت عثماني و صفوي بازتاب يافته است.
مخالفت دولت عثماني و دانشمندان متعصب سني با حاجيان ايراني و دانشوران شيعه مقيم حرمين از دوره صفويه به بعد، به بدرفتاري با ايرانيان شيعه و قتل دانشوراني مانند استرآبادي* (945ق.)، معصوم بيك صفوي (976ق.) و ميرزا زين العابدين كاشاني* (1040ق.) گشت. بر اثر اين دشمنيها به سال 1042ق. يا 1043ق. به حاجيان ايراني حاضر در مكه اعلام شد كه در سال آينده، حق آمدن به حج را ندارند. البته برخي سبب اين امر را نامعلوم ميدانند. نيز به سال 1047ق. حاجيان ايراني از سرزمين حج اخراج شدند و به آنان اعلام شد كه از سال بعد، اجازه برگزاري حج را ندارند. در سالهاي بعد نيز اين بدرفتاري تداوم يافت و در سال 1088ق. به بهانه آنكه شيعيان پرده كعبه را نجس كردهاند، در اين شهر شيعهكشي به راه افتاد و دانشمندي با نام سيد محمد مؤمن رضوي* را در پشت مقام ابراهيم كشتند. به سال 1101ق. يا 1105ق. دانشوري ديگر با نام شيخ حسين بن ابراهيم تنكابني را در حالي كه پرده كعبه را گرفته بود، سخت كتك زدند كه بيمار شد و در راه مدينه درگذشت. اين اختلافها در دوره افشاريه سختتر شد و به سال 1157ق. كه نادر شاه با دولت عثماني درگير بود، در حرمين اعلام شد كه همه خطيبان به طور رسمي در منابر شيعيان را لعن كنند.
اين مشكلات در دوره قاجاريه نيز ادامه يافت و در سالهاي آغازين اين حكومت، مايه تعطيلي حج ايرانيان گشت. تأمين امنيت حاجيان، رفتار مناسب، و نگرفتن ماليات راه از حاجيان ايراني، از مفاد مذاكرات و تعهدات دولت قاجار با دولت عثماني بود.
5. نبودِ متولي اعزام كاروان حج:به علت سقوط يا مرگ حاكم كه اعزام كاروان حج بر عهده او بوده، نيز حج تعطيل ميشده است. درگيري آل جلاير با همسايگان و نيز مشكلات داخلي ايشان كه از سال 740ق. حدود يك سده حكومت عراق و تجهيز كاروان حج را بر عهده داشتند، موجب تعطيل متناوب حج ميشد. از جمله، از سال 795ق. حركت محمل عراق چند سال قطع شد كه گويا به دليل حمله تيمور به ايران بود. فروپاشي حكومت جلايريان به دست قَرايوسف قَراقويونُو (810-823ق.) به سال 813ق. چند سال ارسال كاروان حج عراق را به تعطيلي كشاند. به سال 821ق. نبرد قرايوسف با شاهرخ تيموري و حاكم شام، باعث تعطيلي حج شد. درگذشت قرايوسف به سال 823ق. نيز حج را مدتي با تعطيلي روبهرو كرد.
6. تأخير كاروانها:در دورههاي گوناگون اسلامي، حجگزاري ايرانيان با حج عراقي آميخته است. در منابع تاريخي، از حاجيان سرزمينهاي شرق اسلامي و خراسان و ماوراء النهر به عنوان كاروان حج عراقي ياد شده است. حج اين مناطق در حجگزاري عراق بسيار موثر بود؛ شايد از اين رو كه عمل الحرمين* (منصب انجام امور حرمين و حج) بر عهده خراسانيان بوده است. از اين رو، بارها به سبب تأخير يا تعطيل حج خراسان، حج عراق نيز تعطيل گشت. از جمله، در سالهاي 371- 378ق. مشكلات طبيعي و تأخير كاروانها از موسم مناسك، سبب تعطيلي حج عراق و خراسان گشت. در سالهاي 407، 410، 413 و 421ق. كاروان خراسان دير به عراق رسيد و كاروان عراق نيز كه منتظر كاروان خراسان بود، فرصت درك مناسك حج را نيافت. البته اين بدان معنا نيست كه كسي از عراق به حج نميرفت؛ بلكه برخي افراد رهسپار حج ميشدند. از جمله، به سال 421ق. كه حج عراق به دليل تأخير خراسانيان تعطيل شده بود و كاروان مصر نيز به حج نيامده بود، شماري از كوفيان با يك كاروان راهي حج شدند.
7. ظهور وهابيت:ظهور وهابيت و درگيريهاي دامنهدار آنان براي تسلط بر حرمين، به طور متناوب موجب تعطيل حج مناطق گوناگون گشت. تصرف شهرهاي طائف و مكه و مدينه به سال 1217ق. در دوره اول آل سعود (1219-1223ق.) موجب مخالفت و واكنش كشورهاي اسلامي، از جمله ايران، و تعطيل حج گشت. حمله وهابيان به مكه در سال 1219ق. مانع عزيمت بسياري از افراد به حج گشت. از جمله، اهل حجاز به جهت سلطه وهابيان بر راه حج، نتوانستند حج به جا آورند.
سلطه وهابيت بر مكه و پيشگيري از حجگزاري مسلمانان به شكل مرسوم و همراه آوردن محمل نيز از موارد تعطيل حج بود. به سال 1223ق. حجگزاران مصر و شام به همين سبب از حج باز ماندند. به گفته برخي، تعطيل حج تا دو يا سه سال و حتي 10 سال به درازا انجاميد. حج كاروان عراقي نيز چهار سال تعطيل شد. نيز در سالهاي بعد، از جمله به سالهاي 1228 ، 1338 و 1339ق. اميران مكه از حجگزاري نجديان، به جهت نگراني از جنجال وهابيت پيشگيري كردند. آنان به سبب حكم دانشمندان مكه به فساد عقيده محمد بن عبدالوهاب و پيروان وي از سال آغاز دعوتش در سال 1142ق. تا 1205ق. حجگزاري پيروان محمد بن عبدالوهاب را منع نمودند.
پس از استقرار حكومت آل سعود (1319ق.) تا كنون به رغم تلاشهاي ايشان براي جلب اعتماد حجگزاران و كشورهاي اسلامي، بارها به دليلهاي گوناگون حجگزاري تعطيل شده است. در سال 1343ق. به علت نبرد ميان آل سعود و شريف علي كه در جده مستقر بود، مراسم حج تعطيل گشت. در سال بعد نيز مردم همه سرزمينهاي تابع عثماني از رفتن به حج منع شدند و تنها مردم مناطق زير سلطه سعوديها در سرزمينهاي جزيرة العرب و شماري اندك از حاجيان مغربي حج به جا آوردند.
رفتار نامناسب آل سعود با حاجيان، در چند نوبت موجب تعطيل حج ايران گشت. به سال 1342ق./1322ش. پس از آنكه ابوطالب يزدي* در مكه به اتهام آلوده ساختن خانه خدا اعدام گشت ، دولت ايران روابط خود با عربستان را قطع كرد و سه سال حج ايرانيان تعطيل گشت. همچنين پس از كشتار حجگزاران در مراسم برائت از مشركان* به سال 1407ق./1366ش. در شهر مكه به دست رژيم سعودي، روابط ميان ايران و عربستان قطع شد و تا سه سال حجگزاري ايرانيان تعطيل گشت و پس از آن با پذيرش برگزاري مراسم برائت از مشركان، حجگزاري ايرانيان از سوي عربستان مجدداً آغاز شد.
8. پيشگيري استعمارگران از حج مستعمرات:پيشگيري استعمارگران از حجگزاري مسلمانان در مناطق گوناگون، از جمله كشورهاي زير استعمار ايشان، در شمار عوامل تعطيل حج بوده است. به سال 1213ق./1799م. به سبب يورشهاي فرانسويان و فقدان امنيت راه، حج مصري تعطيل گشت. در اواخر سده 19م. با گسترش تفكر اسلامي، كشورهاي غربي مانند انگلستان و روسيه كه مستعمراتي فراوان در سرزمينهاي اسلامي داشتند، نگران شدند و براي پيشگيري از سفر مسلمانان به حج، به بهانههاي گوناگون مانند رواج وبا در ميان حاجيان، به رغم وجود قرنطينه، پس از سال 1890م. از سفر حج پيشگيري ميكردند. از جمله، در پي قيام سال 1903م. در فرغانه، دولت روسيه حج تركستانيها را ممنوع اعلام كرد تا گزارشهاي اين قيام ميان مسلمانان پخش نشود.
وقوع جنگ جهاني اول (1914-1918م./1333-1336ق.) و درگيري خاور ميانه، به ويژه عراق، در اين جنگها، حجگزاري ايرانيان و ديگر كشورهاي منطقه پنج سال جز سال 1334ق. قطع شد.
9. رواج بيماريهاي واگير:رواج بيماري در حرمين نيز از عوامل تعطيل حج بوده است. در سال 357ق. به سبب رواج بيماري در ميان حاجيان شام و مصر، بيشتر شتران ايشان تلف شدند و حاجيان از رسيدن به مكه بازماندند. برخي از ايشان نيز كه به مكه رسيدند، در آن شهر جان باختند و حج مصر و شام تعطيل گشت. به سال 1235ق. نيز به سبب وبا در مكه، حاجيان فراوان كشته شدند. اين بيماري در سالهاي 1890، 1892، 1893، 1895، 1902م./1307، 1309، 1310، 1312، 1319ق. در موسم حج و ميان حاجيان با شدت بيشتر رواج يافت. بر پايه گزارش سفرنامهنويسان، اين بيماري جان افراد فراوان را گرفت. اين مشكل موجب تعطيل حج نگشت؛ ولي از آمار حاجيان در برخي سالها كاست. رواج بيماري آنفولانزاي مرغي در جهان و احتمال سرايت آن به حاجيان در سال 2010م./1431ق. موجب كاهش پنجاه درصد زائران مصر و نيز كاسته شدن شمار حاجيان ديگر كشورها، از جمله ايران، گشت. در اين سال، حجگزاري كشور تونس تعطيل شد و 000/30 تن به علت پيشگيري دولت تونس، از سفر حج بازماندند.
10. قحطي:قحطي و نبود آب نيز از ديگر عوامل تعطيل حج بوده است. به سال 363ق. كاروان عراق كه محمد بن عمر علوي امير الحاج آن بود، به سبب نداشتن آب، از مكه به مدينه تغيير مسير دادند و ناچار شدند حج را تعطيل كنند. به سال 390ق. به دليل قحطي شديد، حج مصر تعطيل شد. كاروان حج عراق در سال 406 ق. از بيم عطش و بيآبي، حج نگزارد. در پايان سال 416ق. نيز قحطي بزرگي در مكه رخ داد كه موجب تعطيل حج گشت. همچنين قحطي به سال 815ق. در مكه و تأثير آن بر حج گزارش شده است.
تعطيل حج، ابزار تهديد
اهميت ديني و سياسي و اقتصادي حج براي حاكمان مكه به اندازهاي بوده كه در گذر زمان، تعطيل حج به عنوان حربهاي براي تهديد آنها به كار ميرفته است. از جمله، پس از رسيدن گزارش حمله سربازان شريف مكه به كشتيهاي تجاري فاطميان در حجاز و قتل و غارت آن، وزير افضل بن بدر جمالي، ياري مالي به مكيان را قطع كرد و از حج مصريان به سال 514ق. پيشگيري كرد و دستور داد تا زماني كه شريف مكه همه اموال را بازنگرداند، سفر بازرگانان به حجاز ممنوع گردد. اين كارها وضعيت اقتصادي حجاز را آشفته كرد و شريف مكه نيز ناچار به پذيرش خواستههاي فاطميان و عذرخواهي شد و اموال بازرگانان و ديه مقتولان را پرداخت كرد.
در پي قتل ابوطالب يزدي در مكه، اعتراضات مردم و رسانههاي ايران بالا گرفت و برخي در صدد برآمدند كه با اعزام هيئتي نزد مرجع تقليد وقت، آيت الله سيد ابوالحسن اصفهاني (1284-1365ق.) تقاضا نمايند تا مادام كه دولت سعودي شيوه خود را تغيير نداده و اين اقدام را جبران نكرده، حج را براي ايرانيان و شيعيان تحريم نمايند. وزارت امور خارجه ايران نيز اعلام كرد در صورت جبران نشدن اين رفتار دولت سعودي و تأمين نشدن امنيت ايرانيان، از حجگزاري ايرانيان جلوگيري خواهد كرد.
منبع: دانشنامه حج و حرمين شريفين