امت اسلامی به ویژه امامیه و زیدیه بر این امر اتفاق نظر دارند که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) مردم را به تمسک جستن به "ثقلین" وصیت نمود و اهل بیت خویش را به کشتی نجات امت تشبیه نمود که سعادت و کامیابی تنها نصیب آنانی خواهد شد که تمام مسیر را بر کشتی هدایت آنان سوار شوند و هیچگاه از اهل بیت (علیهم السلام) جدا نگردند.
بیشک صادیقین و کاظمین (علیهم السلام) از ائمه بودهاند. لکن زیدیه در هنگام حیات علمی و عملی آنان، از ایشان جدا شدند و برخی از ائمه را برگزیدند و برخی را کنار نهادند. همین امر سبب گردید آنها در تمام طول مسیر بر کشتی نجات سوار نباشند و گمراه شوند. آنان برخی عقاید خویش را از امامیه گرفتند اما در مواردی نیز گرایشاتی به اهل سنت و دیگر فرق ایجاد شده یافتند و در نتیجه از سبیل هدایت دور شدند. در این مجال به بررسی سه اعتقاد آنان، که منجر به افتراقشان از امامیه شده است توجه میگردد.
منزلة بین منزلتین
از بررسی آرای زیدیان چنین به دست میآید که آنان بر این اعتقادند که کافران برای همیشه وارد آتش دوزخ شده و جاودانه در آن میمانند. بر این اعتقاد خویش نیز به آیه " وَ مَنْ یَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَإِنَّ لَهُ نارَ جَهَنَّمَ خالِدِینَ فِیها أَبَداً"؛ " و هر كس خدا و پیامبرش را نافرمانى كند قطعاً آتش دوزخ براى اوست و جاودانه در آن خواهند ماند". (جن/23) استناد کردهاند. این گروه افرادی هستند که از شفاعت نبی اکرم (صلی الله علیه و آله) بیبهره خواهند ماند.
در این میان آنان معتقدند که مرتکبان به کبائر نه مانند کفار خلود در جهنم دارند و نه چون مۆمنان وارد بهشت میشوند. آنها جایگاهی بین این دو داشته و از آن با عنوان "منزلة بین منزلتین" یاد میکنند. افراد شرابخوار، زانی و ... را نه میتوان کافر نامید و نه مۆمن. چرا که تعظیم و بزرگداشت مۆمن واجب است و فاسق و مرتکب کبیره را نیز نمیتوان مۆمن نامید. لکن این افراد در قبور مسلمانان و با آداب و رسوم آنان دفن میشوند. ازدواج با آنان حلال است و ارث میبرنند.
ناصر للحق میگوید: "مرتکب کبیره، کافر در نعمت است و از این جهت که جایگاهی در اسما و احکام فاسق، و جایگاهی بین مۆمن و کافر و اسما و احکام آن دو دارد، به آن منزلة بین منزلتین گویند".
زیدیه معتقدند اگر مرتکب کبیره اصرار بر گناه خود داشته باشد و بدون توبه بمیرد، وارد جهنم شده مخلّد در آن است. آنان برای اثبات خلود مرتکب کبیره در جهنم به آیات نساء/93، زلزال/7 و 8، انفال/15 و 16، نساء/14 و بقره/81 استناد کردهاند.
این دیدگاه زیدیان بمانند دیدگاهی است که معتزله در این بحث دارند.
زیدیان از جمله فرقی هستند که ممزوج از عقاید چند فرقه میباشند. آنها در برخی اصول خود به شیعه، در برخی به معتزله و اهل سنت گرایش یافتهاند
وعد و وعید
وعد و وعید از جمله اصول اعتقادی زیدیان است. در ابتدا لازم است اشارهای کوتاه به معنای این دو اصطلاح کلامی گردد:
وعد به خبری گفته میشود که دال بر رساندن نفع یا دفع ضرری در زمان آینده باشد. در مقابل آن وعید به خبری گفته میشود که بر رساندن ضرر یا از دست دادن منفعتی دلالت داشته باشد. وعید تنها برای امور شر به کار میرود اما وعد اکثراً کاربرد در امور خیر دارد و گاه ممکن است در اخبار شر نیز به کار رود. مانند " فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلیم". (توبه/34)
از مسائل ضروری در اسلام آن است که نبی (صلی الله علیه و آله) به مۆمنین وعده بهشت و به کافرین وعده جهنم داده است. مسلمانان نیز اتفاق نظر دارند که اگر انسانی، با ایمان به خدا و رسول از دار دنیا رخت بربندد و اعتقاد قلبی به آموزههای دینی داشته، با زبان به آن آموزهها اقرار نموده، با جوارح به آنها عمل کند، او از اصحاب بهشت است. زیدیان معتقدند که خداوند باید کفار و گناهکاران را عقاب نموده، در صورت اصرار بر کفر، آنها را مخلد در آتش کند. بر این مبنا، اعتقاد به وعد و وعید لوازمی را در پی دارد:
1ـ لازمه اعتقاد به وعد این است که بر خدا واجب است تا با توجه به ایمان مۆمنین به آنها پاداش دهد و آنها را مخلد در بهشت نماید.
2ـ لازمه اعتقاد به وعید این است که عقاب کافران و گناهکاران، در صورتی که اصرار بر کفر داشته باشند، بر خدا واجب است. خدا باید آنها را مخلد در آتش کند.
3ـ لازمه اعتقاد به وعید این است که اگر توبه نکند، مخلد در آتش است؛ چون فاسق است و فاسق نیز مستحق عذاب دائم است.
4ـ زیدیه منکر شفاعت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) برای مرتکبان به کبائر در صورتی که توبه نکرده باشند هستند.
این اصل اعتقادی نیز، یکی از اصول مورد قبول معتزله میباشد.
امر به معروف و نهی از منکر
در تفکر زیدیه امر به معروف و نهی از منکر از چنان اهمیتی برخوردار است که از جمله قواعد سلامت و امنیت فرد و جامعه محسوب شده، از واجبات کفایی بر مسلمین تلقی میشود. مسلمین در اصل این فریضه اتفاق نظر دارند اما در وجوب سمعی یا عقلی آن و همچنین نحوه عمل نمودن بدان اختلاف نظر پیدا میکنند. زیدیه معتقدند این فریضه از راه نقل و نه از راه عقل ثابت میشود. در این زمینه نیز به آیات و روایات فراوانی استناد کردهاند. از آن جمله میگویند خداوند در آیه 104 سوره آل عمران فرموده است:
"وَ لْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ"؛ "و باید از میان شما، گروهى، [مردم را] به نیكى دعوت كنند و به كار شایسته وادارند و از زشتى بازدارند، و آنان همان رستگارانند". نحوه استدلالشان به آیه آن است که خداوند مۆمنان را دستور داده است یکدیگر را به معروف امر کرده و از منکر بازدارند. فرمان خداوند نیز واجب است و ترک آن جائز نیست. پس باید در هنگام استطاعت به این فریضه عمل نمود.
زیدیه در انجام این فریضه شرایطی را نیز لحاظ کردهاند:
1ـ کسی که اقدام به این کار میکند از حُسن معروف و قبح منهی عنه اطلاع کافی داشته باشد.
2ـ علم یا حداقل ظن به تأثیر امر و نهی داشته باشد.
3ـ علم یا ظن داشته باشد که با ترک امر به معروف و نهی از منکر، معروف ضایع شده و فرد در منکر واقع میشود، یا منکر در خارج محقق میگردد.
4ـ ترس ضرر به مال و جانش نداشته باشد.
5ـ علم یا ظن داشته باشد که نهی از منکر او به ضرری مهمتر از آنچه بود منجر نشود. مثلاً اگر علم دارد که نهی از منکر او به قتل جماعتی از مسلمین منجر میشود، حکم وجوب آن ساقط میشود.
زیدیه معتقدند اگر مرتکب کبیره اصرار بر گناه خود داشته باشد و بدون توبه بمیرد، وارد جهنم شده مخلّد در آن است
زیدیان برای این فریضه مراتبی نیز قائلاند:
1ـ بداند عدهای عمل به منکرات میکنند اما تجسس علیه آنها نکند.
2ـ حکم منکر را برای مردم بیان کند و مردم جاهل را از آنها دور نگهدارد.
3ـ مردم را به وسیله موعظه یا ترساندن از خدا از انجام عمل منکر منع کند.
4ـ وقتی نرمی و مدارا اثر ندارد، با لفظ غلیظ با آنها برخورد کند.
5ـ با دست نهی از منکر یا امر به معروف کند.
6ـ با تهدید امر به معروف و نهی از منکر کند.
7ـ با ضرب به وسیله دست و پا ممانعت از ارتکاب به منکر کند.
8ـ آخرین مرتبه، جرح و تعدیل مسلحانه است که مشروط به اذن امام است.
زیدیه در این مسئله نیز راه معتزله را در پیش گرفتهاند.
نتیجه
زیدیان از جمله فرقی هستند که ممزوج از عقاید چند فرقه میباشند. آنها در برخی اصول خود به شیعه، در برخی به معتزله و اهل سنت گرایش یافتهاند. در این میان سه موضوع منزلة بین منزلتین، وعد و وعید و امر به معروف و نهی از منکر از جمله موضوعاتی است که آنان از معتزله برگرفتهاند و تفاوتهایی ظریف با شیعه و اصول اهل بیت (علیهم السلام) در آنها دارند.