خاطرات سفر

از آنجا که دیدن جمرات پس از ایام تشریق و زمان خلوتی برای زائرین می تواند جالب و خاطره باشد بنابراین در حج سال 90 تصمیم گرفتم در روز 13 ذی الحجه زائرین را پیاده به سمت منی و جمرات برده تا پس از دیدن مجدد آن سرزمین مقدس ، نماز مغرب و عشاء را نیز در مسجد خیف برگزار نماییم .

زائرین استقبال کرده و به اتفاق تعدادی از آنان پیاده از عزیزیه به منی رفتیم و پس از دیدن آن سرزمین مقدس و گرفتن عکس های یادگاری در کنار جمرات خلوت ، وارد مسجد خیف شدیم .

دیدن آن مسجد برای زائرین مایه مسرت شده ولی از طرفی دیگر دیدن آلودگی های ناشی از بیتوته و زندگی چند روزه بعضی از حجاج دیگر کشورها تأسف بار بود.

سپس زائرین به امامت روحانی کاروان نماز جماعت مغرب را شروع کردند . در رکعت دوم جوانی حدوداً 20 ساله به جمع ما پیوست و در کنار بنده ایستاد و نیت کرد. وقتی به قنوت رسیدیم و دستهایمان را برای خواندن ذکر قنوت بالا بردیم یک مرتبه این جوان لحظاتی به ما و پیش نماز نگاه کرد و ظاهراً برایش یقین شد که ما شیعه هستیم . یک مرتبه نماز را قطع کرد و در حالی که به سرعت از ما دور می شد سرش را به عقب برمی گرداند و ما را نگاه می کرد.

ظاهراً در ابتدا فکر می کرد این گروه نمازگزار سنی هستند خصوصاً که روحانی ما عمامه بر سر نداشت. در هر صورت این واقعه باعث شد که زائرین فکر کنند که چرا این شخص سنی حاضر نشد نمازش را با ما به اتمام برساند در حالیکه شیعیان با اهل سنت نماز را اقامه می کنند.آیا این موضوع در پرتو تبلیغات سوء علیه شیعیان نیست ؟

حمید سالم پور / مدیرکاروان 20012 شوشتر