السلام علیک یا اباعبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک
علیک منی سلام الله ابدا ما بقیت و بقی اللیل و النهار
و لا جعل الله آخر العهد منی لزیارتکم.
السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین .
امسال از روزها و هفته های قبل تصمیم به پیاده روی اربعین را در سر می پروراندم و گاه گاهی بین دوستان مطرح می کردم . البته بین دوستان نیز تا حدودی این فکر بود و بیشتر به مشوّق نیاز داشتند تا سفر چند نفری ما شکل بگیرد و البته بالاتر از همه این مقدمه چینی ها ، شرط لازم برای تشرف به سرزمین مقدس کربلا امضای این حرکت توسط صاحب این مناسبت یعنی ابی عبدالله (ع) بود.
به هر تقدیر گروه ما کم کم در حال شکل گرفتن بود . حاج محمدحسین وصالی قصد داشته با خانواده مشرف شود اما سبک سنگین می کرد و تا لحظات آخر به اتفاق خانواده اش در حال جمع بندی بود . مجتبی نارنج پور خبرنگار و مدیر مسؤول خوزآنلاین و شوشترنامه درخواست صدور گذرنامه را داشت و تا لحظات آغازین سفر منتظر رسیدن گذرنامه بود . حاج نظر حسین زاده نیز از چندی پیش قصد تشرف به پا بوسی آقا را زمزمه می کرد و می گفت اگر می خواهی بروی خبر کن تا با هم باشیم .حاج سعید ثابت ایمانی نیز یک روز مانده به آغاز سفر اعلام آمادگی برای تشرف را نمود . به حاج نورالدین اخلاقی پیشنهاد دادم حال که قرار است عوامل حج و زیارت شوشتر طبق برنامه تنظیمی در چذابه به زائرین خدمت کنند خوب است گذرنامه های خود را نیز همراه داشته باشند تا در صورت امکان به زیارت اربعین مشرف شوند و ایشان نیز به این توصیه عمل نمود . در مرز چذابه حاج محمد خلعتبری نیز که از چند روز قبل در موکب شوشتر بعنوان مسؤول و هماهنگ کننده موکب بود و در مرز استقرار داشت را تشویق به تشرف نمودیم و ایشان نیز با توجه به اینکه گذرنامه اش همراهش بود اجابت نمود و بدین ترتیب گروه 10 نفری ما شکل گرفت گروهی که اکثراً عوامل حج و زیارت بودیم هم مدیر حج و هم معاون و هم خدمه حج و زیارت در گروه بود.
ناگفته نماند که از قبل نیز با مشورتی که با حاج ناصر حویزاوی مدیر حج و زیارت استان خوزستان داشتم با شرکت نمودن عوامل زیارتی در پیاده روی اربعین موافقت داشت و البته روز قبل از سفر نیز بنده و آقای خلعتبری نیز مطرح نمودیم و ایشان نیز همان جواب سابق را داد .
با اذان صبح روز سه شنبه 18 آذر 93 شوشتر را به قصد مرز چذابه ترک نمودیم تا کار خدمات رسانی به زائرین را انجام دهیم و پس از انجام این مأموریت ، خود نیز به عنوان زائر ارباب بی کفن (ع) در مراسم اربعین شرکت نماییم .
قبل از رسیدن به مرز چذابه ، تابلوی ” 480 کیلومتر تا کربلا ” و کمی بعد از آن تابلوی ” 390 کیلومتر تا نجف ” ما را به شوق و نشاط مضاغف رسانید و به عبارتی ما را شارژ روحی کرد و نوید رسیدن به این شهرهای مقدس را داد .
مرز چذابه تصویر کوچکی از کربلا را به نمایش می گذاشت . انسان با دیدن مواکب بسیار زیاد و توزیع انواع خوراکی ها و آشامیدنی ها و خدمات ارائه شده توسط مردم عاشق ، خدمات مردم عراق را در ذهن تداعی می کند .
در چذابه صحنه های زیبا و به یادماندنی را می توان دید جوانی که سینه پر از خرما را بر سر گذاشته و روز زمین زانو زده تا زائرین اباعبدالله بتوانند به راحتی از سینی خرما بردارند و تناول کنند .
یک روحانی جوان در حالی که عمامه بر سرش بود مشغول توزیع قهوه بود ، در کنارش عکس یادگاری گرفتم . به نظرم این صحنه زیبا بود لذا از دستش قهوه نوشیدم و وقتی اشاره کردم که این نخستین باری است که این نوع صحنه ها را می بینم . گفت بله ما امسال موکب حوزه علمیه را راه اندازی نمودیم .
برای ناهار هم جمعی از مسؤولین استانی از جمله حاج ناصر حویزاوی مدیر حج و زیارت استان ، آیت الله شفیعی نماینده مردم استان در مجلس خبرگان ، ناطقی فرماندار سوسنگرد و حجت الاسلام ساری امام جمعه سوسنگرد و تعدادی از عوامل حج و زیارت استان مهمان موکب شوشتر بودند .
عصر همان روز و در میان موکب ها و زائرین قدم زدیم تا بیشتر از حال و هوای آن فضا بهره مند شویم . امسال چذابه و دیگر مرزها حال و هوای کربلا را بیشتر تداعی می کرد چرا که هم موکب ها بیشتر بودند و هم مرثیه خوانی ها و سینه زنی ها و هم صدای بلندگوها و هم خدمات ارائه شده با کمال اخلاص و بدون هیچ چشمداشتی و فقط با نیت خدمت به زائر ابی عبدالله (ع) صورت می پذیرفت .
امسال پذیرایی در حد خوب ارائه شد و حتی نوع دعوت به استفاده از غذاها به سبک عراقی ها بسیار محترمانه و با الفاظ ” هلا بزوار الحسین ” ، ” اهلاً بزوار ابو السجاد ” و ….. بود . در چذابه از توزیع خوراکی ها و آشامیدنی های مختلف از قبیل برنج و آبگوشت ، آب شُرب ، چای ، قهوه ، کلوچه ، خرما و میوه گرفته تا واکس زدن کفش ها ، توزیع پکیج وسایل مورد نیاز سفر (پتوی مسافرتی ، لیوان تاشو ، چفیه ، صابون ) ، ارائه خدمات بهداشتی و رفاهی ، سرویس های بهداشتی فراوان ، حمل و نقل زائرین با اتوبوس های شهرداری اهواز و تهران ، توجیه زائرین در خصوص سفر اربعین از نظر دینی و شرعی ، توزیع بروشورهای مذهبی و نقشه مسیر نجف به کربلا ، برگزاری نماز جماعت مغرب و عشاء و دعای کمیل و سخنرانی حجت الاسلام حسن زاده و ……. بود.
در این راستا موکب شوشتر نیز به همت برخی از مردم ولایتمدار و نیکوکار این شهرستان و عوامل حج و زیارت و امام جمعه دست به ارائه خدمات و پذیرایی خوبی زد که از جمله این اقدامات می توان به توزیع حلیم داغ و ناهار برای حدود 2000 نفر و همچنین توزیع آب ، آب میوه ، چای ، خرما و کلوچه شوشتری اشاره کرد .
حاج ناصر حویزاوی نیز به عنوان مدیر حج و زیارت استان خوزستان بسیار بی ریا و متواضع و البته جدی و با نشاط و خستگی ناپذیر مشغول رتق و فتق مشکلات و امور زائرین در دو مرز چذابه و شلمچه بود .
باید از شهرداری تهران و شهرداری اهواز و تمامی دستگاههای اجرایی و بویژه از مردم عاشق که با نیتهای پاک و اخلاص و نشاط زاید الوصف به زائرین خدمات رساندند تقدیر کرد . بی شک اجرشان را از صاحب این سفره – در روزی که به آن بسیار نیازمندند – دریافت خواهند کرد .
بقلم حميد سالم پور - مدير كاروان حج خوزستان و استاد دانشگاه جامع علمي كاربردي حج و زيارت
ادامه دارد ……